دوره : اصول بازاریابی بازار هدف | مدرس : لوئان وایز | مدت زمان :
|
خرید دوره |
---|
بازار هدف یا Target market چیست؟
آیا شما هم میخواهید نرخ تبدیل و بازگشت سرمایهتان را افزایش داده، با خیال تخت محصولات برندتان را گسترش دهید و نتایج استراتژی بازاریابیتان را بهبود بخشید؟ با مشخص کردن بازار هدف یا Target Market برای برندتان، یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین قسمتهای بازاریابی کسبوکارتان را پشت سر خواهید گذاشت.خوب دقت کنید: بازار هدف برند شما «همه و هر کس» نیست! وظیفه شما در تعیین بازار هدف این است که بتوانید نیچ (گوشه) مخصوص به کسبوکارتان را بفهمید و مشخص کنید تا بتوانید بر آنها مسلط شوید.
هر چه بهتر بتوانید بازار هدفتان را بشناسید، بهتر هم میتوانید آنها را با تولید محتوای مرتبط، پیامرسانی و تبلیغات صحیح نشانه بروید.تعیین بازار هدف یا Target Market اساس و بنیاد تمام اجزای استراتژی بازاریابی برندتان است. با مشخص کردن آن بدون دغدغه میتوانید محصولات یا خدماتتان را توسعه دهید. هر چه مخاطب خود را عمیقتر بشناسید نرخ تبدیل و بازگشت سرمایهتان (ROI) نیز افزایش خواهد یافت.
بازار هدف یا تارگت مارکت (Target market) چیست؟
فرض کنید که محصول شما محلولی برای جلوگیری از ریزش مو است. قطعا بازار هدف شما کسانی که موهای پر پشت و سالمی دارند نیست و آنها از شما خرید نخواهند کرد. بازار هدف یا تارگت مارکت شما کسانی هستند که احتمال خریدشان بیشتر از بقیه افراد است و بیشتر به محصول شما نیاز دارند.
به نظر پیدا کردن بازار هدف امری ساده است. اما زمانی این کار سخت میشود که تنوع مشتریان برای یک محصول زیاد میشود یا اینکه شما محصولی را ارائه میکنید که تقاضای زیادی برای آن در بازار وجود داشته باشد. بنابراین اگر بخواهید به «همه و هرکس» محصولتان را بفروشید، چطور میخواهید بازار هدفتان را مشخص کنید؟
انواع بازار هدف و چگونگی شناخت آنها
کسبوکارها تلاش میکنند به جای اینکه به همه بازار دست پیدا کنند، با استفاده از تارگت مارکتینگ، انرژی خود را صرف بخش مشخص و تعریف شدهای در بازار بکنند.
بازار هدف به چهار بخش کلی تقسیم میشود:
بر اساس ویژگیهای جمعیتی
بر اساس ویژگیهای روانشناسی
بر اساس ویژگیهای رفتاری
بر اساس ویژگیهای جغرافیایی
با استفاده از این 4 نوع بخشبندی بازار هدف میتوانید مشتریان خود را بر اساس ویژگیهای منحصربهفرد آنها هدف قرار دهید و کمپینهای موثرتری ایجاد کنید و موقعیت بهتری در بازار پیدا کنید. مهمترین اهمیت بخشبندی بازار هدف این است که راحتتر میتوانید بر منابع و تلاشهای بازاریابی خود تمرکز کنید و بیشترین مخاطب ارزشمند را به دست آورید و به اهداف کسبوکارتان نزدیکتر شوید.تارگت مارکت به شما کمک میکند که مشتریان خود را بهتر بشناسید، مشخص کنید که در بخش بازار هدفتان چه چیزهایی نیاز است و بفهمید که چطور میتوان با محصولات و خدماتتان، آن نیازها را برطرف کرد. بدین ترتیب میتوانید استراتژی بازاریابی موفقتری را نیز تدوین کنید.
انواع بازار هدف
همانطور که اشاره کردیم، بازار هدف به چهار بخش تقسیم میشود و هر بخش نیز خود زیرگروههایی دارد.
بخش اول: بر اساس ویژگیهای جمعیتی
تقسیمبندی بر اساس ویژگیهای جمعیتی یکی از متداولترین و معروفترین نوع بخشبندی است. در این نوع بخشبندی اطلاعات آماری افراد را پوشش میدهیم.
انواع این اطلاعات شامل موارد زیر میشود:
• سن
• جنسیت
• درآمد
• مکان زندگی
• وضعیت خانوادگی
• درآمد سالیانه
• تحصیلات
• قومیت
• مذهب
کسبوکارهایB2C میتوانند از بخشبندی بالا برای تقسیم مخاطبانشان استفاده کنند، اما کسبوکارهای B2B بهتر است از این بخشبندی استفاده کنند:
• اندازه شرکت
• صنعت
• کارکرد شغلی
از آنجا که بخشبندی بر اساس جمعیت وابسته به اطلاعات آماری و حقایق است میتوان از برخی سایتها مانند گوگل آنالیتیکس یا الکسا برای جمعآوری دادهها استفاده کرد.مثلا شرکت مازراتی که ماشینهای لوکس میفروشد، بازار هدفش افراد پردرآمد است.یا در مورد شرکتهای B2B میتوان برندی را مثال زد که پلتفرم بازاریابی خاصی را میفروشد. آن وقت بازار هدفش مدیران رده بالای شرکتهای دارای بیش از 500 نفر کارمند هستند که قدرت تصمیمگیری و اجرا دارند.
بخش دوم: بر اساس ویژگیهای روانشناسی
در بخشبندی بر اساس ویژگیهای روانشناسی، بازار هدف را بسته به عواملی انتخاب میکنیم که به شخصیت و هویت آنها باز میگردد.مثالهای بخشبندی بر اساس ویژگیهای روانشناسی:
• رفتارهای شخصیتی
• ارزشها
• برخوردها
• علایق
• روش زندگی
• تاثیرات روانشناسی
• عقاید خودآگاه و ناخودآگاه
• انگیزهها
• اولویتها
تعیین تارگت مارکت بر اساس ویژگیهای روانشناسی امری نسبتا سختتر و پیچیدهتر است چرا که اطلاعات آن در دسترس نیست و امری انتزاعی به شمار میرود.مثلا شرکت مازراتی ممکن است بر مشتریانی تمرکز کند که بر کیفیت و وضعیت محصولات ارزش مینهد. همچنین برند عرضه پلتفرم بازاریابی احتمالا مدیرانی را هدف قرار میدهد که برای تیم اجرایی و بهرهوری ارزش قائل است.
بخش سوم: بر اساس ویژگیهای رفتاری
همانطور که متوجه شدید، ویژگیهای جمعیتی و روانشناسی بر کیستی مشتریان تاکید دارند اما بخشبندی رفتاری بر عملکرد مشتری تاکید دارد.مثالهای بخشبندی بر اساس ویژگیهای رفتاری:
• عادات خرید
• عادات خرج کردن
• وضعیت کاربر
• تبادلات با برند
برای اینکه بتوانید مشتریان برندتان را بر اساس ویژگیهای رفتاری بخشبندی کنید باید حرکات آنها را بدانید. باید بدانید که چطور با برند شما برخورد میکنند یا زمانیکه از برند شما دور هستند چه رفتارهایی دارند.مثلا مازراتی احتمالا مشتریانی را هدف قرار میدهد که یک وسیله نقلیه آخرین مدل و سیستم را در سه سال گذشته خریدهاند.همچنین برند توسعه بازاریابی پلتفرم احتمالا بر کسانی تمرکز میکند که در یکی از وبینارهای رایگان اخیرش شرکت کردهاند.
بخش چهارم: بر اساس ویژگیهای جغرافیایی
تقسیمبندی بر اساس ویژگیهای جغرافیایی سادهترین کاری بخش از سگمنتیشن است. این بخش، مشتریان را بر اساس مرزهای جغرافیایی بخشبندی میکند.مثالهای بخشبندی بر اساس ویژگیهای جغرافیایی:
• کد پستی
• شهر
• کشور
• منطقه خاص سکونت
• شرایط جوی
• شهری یا روستایی
مشتریان را میتوان بر اساس مرزهای جغرافیایی مانند محل سکونت، یا محدوده خاصی تقسیمبندی کرد.مثلا شرکت مازراتی احتمالا بازار هدف خود را بر اساس مناطقی قرار میدهد که آب و هوای گرمی دارند چون به این شکل دیگر نیازی نیست که خودروهایش را به وسایل مناسب برای هوای سرد مجهز کند.همچنین شرکت توسعه پلتفرم یازاریابی هدف خود را مناطق شهری و مراکز شهرهای بزرگ قرار میدهد چرا که احتمال وجود شرکتهای بزرگ در این مناطق بیشتر است.
بازار هدف یا Target market چه کسانی هستند؟
برای اینکه بتوانید بهتر بازار هدف یا تارگت مارکت برندتان را مشخص کنید به این سه سوال پاسخ دهید.محصول یا خدمت شما چه مشکلاتی را حل میکند؟ آیا محصولتان کمک میکند که افراد قدبلندتر به نظر بیایند؟ آیا به کودکان کمک میکند راحتتر دندان در بیاورند؟ ایا به شرکتها کمک میکن حسابهای مالیشان را راحتتر رسیدگی کنند؟چه کسانی احتمالا بیشتر این مشکل را دارند؟ در چه شرایطی این افراد از شما خرید میکنند؟ اینجاست که شما باید افراد را بخشبندی کنید. آیا شرکتها، خانوادهها یا افراد خریدار شما هستند؟
آیا افراد متفاوت با نیازهای متفاوتی با شما طرف هستند؟ ممکن است شما بیش از یک بازار هدف یا Target market داشته باشید. بنابراین باید آنها را بر اساس استفاده از محصول یا خدمتتان بخشبندی کنید. مثلا شما یک شرکت دوچرخه سازی دارید، احتمالا خانوادهای برای کودک 5 سالهاش میخواهد خرید کند و از شما نظر میخواهد در همین حال ورزشکاری 30 ساله هم بهترین نوع دوچرخه را برای خودش میخواهد. بنابراین بخشبندیهای متفاوتی برای این شرکت وجود دارد.
برای تعیین تارگت مارکت یا بازار هدفتان باید کمی دقیقتر به ضعفهای مشتریانتان بیاندیشید و ببینید محصول یا خدمتتان کدام یک از این ضعفها را میتواند بهتر پوشش دهد.پس از این مرحله به کمک بخشبندی یا سگمنتیشن میتوانید بازار هدف برندتان را مشخص کنید.
چگونه از بازار هدف استفاده کنیم؟
اکنون که میدانید چطور باید بازار هدف و پرسونای مخطب برندتان را مشخص کنید، احتمالا میخواهید بدانید چطور میتوانید از بازار هدف برای اجرای استراتژی بازاریابی بر اساس همین اطلاعات بهرهمند شوید. در ادامه چند مثال و کانالهای مختلف برای توسعه و بهبود استراتژی برندتان میآوریم.
ارتباطات بازاریابی: حالا که میدانید بازار هدفتان کجاست و چه افرادی در آن هستند، بهتر میتوانید پیام بازارایابی خود را به این افراد منتقل کنید چرا که با لحن صحبت با آنها آشناتر شدهاید. زمانیکه مخاطب خود را بشناسید، بهترین راه برای برقراری ارتباط با او را هم شناختهاید، میدانید چطور برای او محتوا تولید کنید، در شبکههای اجتماعی چطور پست بگذارید و چگونه از کلمات استفاده کنید تا بهتر با آنها ارتباط برقرار کنید.
بازاریابی محتوایی: با شناخت هرچه بهتر مخاطبتان میتوانید محتوای هدفمند و ارزشمندتری تولید کنید. به جای اینکه محتواهایی کلی و عمومی در وبسایت و شبکههای اجتماعیتان قرار دهید، محتوایی تولید کنید که بیشتر دغدغه مخاطب شماست و او به آن محتوا اهمیت بیشتری میدهد.
سئو یا بهینه سازی موتورهای جستجو: زمانیکه مخاطب هدفتان را پیدا کنید میتوانید بهتر روی کلمات کلیدی حوزه مد نظر مخاطبتان کار کنید و به این شکل در موتورهای جستجو امکان دیده شدن برند شما بیشتر خواهد شد.
تبلیغات پولی: در نتیجه پیدا کردن کلمات کلیدی صحیح میتوانید تبلیغات پولی معتبرتر و صحیحتری را انجام دهید و ترافیک بیشتری به سایت خود بیاورید. اگر روی کلماتی تمرکز کنید که مخاطب برای خرید، آنها را جستجو میکند، مخاطب هدف دقیقا زمانی به شما برخورد خواهد کرد که قصد خرید دارد.
ایمیل: با انتخاب صحیح مخاطب هدف، ایمیلهایتان را برای افراد صحیح میفرستید، کسانی که به محصول شما فکر میکنند و قصد خرید دارند.
پست مهمان در دیگر سایتها: با گذاشتن پست مهمان در دیگر بلاگها و سایتهایی که مخاطبانتان بیشتر در آنها رفتوآمد دارند میتوانید توجه آنها را به برندتان جلب کنید.
ارتباط بازار هدف با نیچ مارکتینگ چیست؟
گاهی پیش میآید که افراد از دو واژه نیچ مارکت و تارگت مارکت به جای هم استفاده میکنند. در واقع این دو اصطلاح با یکدیگر متفاوت هستند و نباید به جای هم استفاده شوند.
تارگت مارکت همانطور که گفته شد افرادی هستند که محصول یا خدماتتان را برایشان بازاریابی میکنید. (کیستی)
نیچ یک بخش دیگر هم دارد. نیچ در واقع ترکیبی از افرادی است که آنها را بازاریابی میکنید (کیستی) و چیزی که با آن به مخاطبانتان کمک میکنید (چیستی).
نیچ= تارگت مارکت (کیستی) + راه حل برند شما (چیستی)
زمانیکه بتوانید هر دو بخش این پازل را در کنار هم قرار دهید، خواهید توانست برنامه بازاریابی موفقتری پیاده کنید.
جمعبندی
اگر پیش از شروع به طراحی محصول و خدماتتان، بازار هدف خود را بشناسید مطمئن باشید راهی مستقیمتر، سهلالوصولتر و بدون دستانداز خواهید داشت. چرا که این روزها همه توجهها باید به سمت مشتریان باشد تا کسبوکاری سود لازم را کسب کند.برای اینکه بتوانید تمایلات بازار هدفتان را درک کنید باید از نزدیک با آنها تعامل برقرار کنید. روی خواستههای مشتریان بیشتر تمرکز کنید و بر اساس نتایج به دست آمده محصول یا خدماتتان را به بازار عرضه کنید.
سرفصل های دوره:
• مقدمه ای بر هدف گیری
• هدف گیری مخاطبان B2C
• هدف گیری مخاطبان B2B
• شخصیت های خریدار
• اهمیت شناخت مشتری
• مزایای هدف گیری
سوالاتی که در این دوره به پاسخ آن می پردازیم:
• چرا شناخت مشتری اهمیت دارد؟
• مزایای هدف گیری چیست؟
• ویژگی های مشتری B2B چیست؟
• ویژگی های مشتری B2C چیست؟
• شخصیت خریدار چیست؟
اصول بازاریابی بازار هدف هدف گیری مخاطب هدف ارتباطات بازاریابی
شخصیت خریدار تارگت مارکت اهداف بازار فروش کسب و کار
افزودن به سبد