دوره : فرهنگ سازمانی | مدرس : سارا کانادی | مدت زمان :
|
خرید دوره |
---|
نکته کلیدی در موفقیت یک سازمان، برخورداری از فرهنگ سازمانی است مبتنی بر مجموعهای از اعتقادات کاملا قوی و مشترک میان کارکنان آن سازمان که بهوسیله استراتژیها و ساختار آن پشتیبانی میشوند. در واقع، هنگامی که یک سازمان از فرهنگ سازمانی قوی برخوردار است، این 3 اتفاق در آن رخ میدهد:
• کارمندان میدانند که مدیریت سطوح بالاتر سازمان، در شرایط مختلف چه انتظاراتی از آنها دارند؛
• کارمندان معتقدند که ارائه پاسخ موردانتظار به موقعیتهای مختلف، مناسبترین کار است؛
• کارمندان میدانند که بهخاطر نشاندادن ارزشهای سازمان، پاداشی دریافت خواهند کرد.
بخش منابع انسانی یک شرکت، در تداوم فرهنگ سازمانی قوی، نقشی حیاتی دارد و این روند را با استخدام افراد مختلف و انتخاب متقاضیانی که عقاید همسانی با فرهنگ سازمانی دارند و در آن فرهنگ سازمانی رشد میکنند، شروع میکند؛ همچنین این بخش، برنامههای مربوط به جهتگیری، آموزش و مدیریت عملکرد را در سازمان توسعه میدهد.
بهطور کلی، تعریف فرهنگ سازمانی مبهم است و غالبا به جنبه تعریفنشدهای از سازمان اشاره میکند؛ با وجود این، تعاریف آکادمیک گستردهای در رابطه با موضوع فرهنگ سازمانی وجود دارد، اما تعریف رسمی، واحد و پذیرفتهشدهای برای آن ارائه نشده است؛ با این حال، نظرات مختلفی درمورد معنی عبارت فرهنگ سازمانی در حوزه آکادمیک بیان شده است.فرهنگ سازمانی میتواند در قالب عبارات مختلفی، از جمله رفتار رهبر تیم، سبکهای ارتباطی، پیامهای منتشرشده داخل سازمانی، جشنهای شرکتی و غیره تعریف شود. با توجه به اینکه فرهنگ، عناصر بسیاری را شامل میشود، جای تعجب نیست که اصطلاحات مربوط به توصیف فرهنگهای خاص، بسیار متفاوت هستند.
برخی از اصطلاحات رایج برای توصیف فرهنگها، دربرگیرنده پشتکار، مشتریمداری، نوآوری، سرگرمی، اخلاقمداری، تحقیقمحوری، تکنولوژیمحوری، فرایندمحوری، سطوح سلسلهمراتبی، حمایتگری از خانوادهها و ریسکپذیری هستند. فرهنگ سازمانی، شیوه مناسب رفتار در درون سازمان را تعریف میکند. این فرهنگ متشکل از اعتقادات و ارزشهای مشترک میان کارکنان است که توسط رهبر سازمان مربوطه معین میشوند؛ سپس از طریق روشهای مختلف، توسعه پیدا میکنند و تقویت میشوند. در نهایت، ادراکات، رفتارها و درک کارکنان سازمان را شکل میدهند.
بهعبارتی، از آنجایی که حوزه فعالیت، صنعت مربوطه و شرایط هر کسبوکاری، بهطور چشمگیری متفاوت هستند، الگوی فرهنگی یکسان و متناسبی برای همه کسبوکارها وجود ندارد که پاسخگوی نیازهای تمامی سازمانها باشد.از آنجایی که تعریف فرهنگ سازمانی دشوار است، ممکن است سازمانها در حفظ ثبات اهداف خود درمورد فرهنگ سازمانی، با مشکلاتی روبهرو شوند؛ همچنین شناسایی و برقراری ارتباط با ناسازگاریهای فرهنگ سازمانی درکشده نیز ممکن است برای کارکنان دشوار باشد.
انواع فرهنگ سازمانی چیست؟
1. فرهنگ تیمگرای (Clan Culture)
در انواع فرهنگ سازمانی اولین نوع، فرهنگ تیمگرای است. فرهنگ تیمگرای نوعی محیط مشارکتی شبیه به خانواده است که در آن به دیدگاهها و ایدههای تمام اعضا ارزش نهاده میشود. فرهنگ تیمگرایی اغلب به خانوادهای بزرگ تشبیه میشود و فرهنگی تعاملی و دوستانه دارد.این نوع فرهنگ سازمانی در انواع فرهنگ سازمانی، در تمام تصمیمگیریهای سازمان، بر «هماندیشی» کارمندان تأکید دارد. کمک به یکدیگر در ساعات کاری، خوردن ناهار با هم، بازی با هم هنگام عصر و جشن گرفتن لحظات شاد یکدیگر برخی از ویژگیهای فرهنگ تیمگرای است.
2. فرهنگ توسعهگرایی (Adhocracy Culture)
در انواع فرهنگ سازمانی، فرهنگ توسعهگرایی نوعی فرهنگ ریسکپذیر است. در اینجا رهبران سازمانی رویکردهای خلاقانه و نوآورانهای دارند. آنها مبتکران الهامبخشی هستند که چالشها را میپذیرند، ریسک میکنند و برای شکستن فرضیات سازمانها آماده هستند.در این فرهنگ سازمانی کارمندان شانس این را دارند که اگر کاری را اشتباه انجام دادند، چندین بار آن را تکرار کنند تا به موفقیت برسند.
3. فرهنگ بازاری (Market Culture)
در انواع فرهنگ سازمانی، فرهنگ بازاری مبتنی بر نتیجه، وابسته به بازار و بهشدت رقابتی است. این نوع فرهنگ سازمانی برای رسیدن به نتیجه تلاش میکند و بهسختی کار میکند تا جایگاه خود را در بازار به دست آورد و بیشترین سهام را کسب کند.این نوع فرهنگ سازمانی اغلب در شرکتهای بزرگی متداول است که رهبران آنها افرادی سختکوش و قوی هستند و انتظارات بالایی از کارمندان خود دارند. به کارمندان اهداف دشواری داده میشود و آنها تحت هر شرایطی و با هر هزینهای باید به آن اهداف دست پیدا کنند. عملکرد کارمندان بهدقت زیرنظر گرفته میشود؛ بنابراین، غیرمعمول نیست که کارمندان به سبب کارشان تشویق یا تنبیه شوند.طبق تعریف فرهنگ سازمانی از نوع بازاری، به اتمام رساندن کار اولویت دارد.
4. فرهنگ سلسلهمراتبی (Hierarchy Culture)
در انواع فرهنگ سازمانی، فرهنگ سلسلهمراتبی محیط کاری ساختاریافته و رسمی دارد. رهبران این نوع فرهنگ به سازمان و هماهنگی مبتنی بر کارایی خود مفتخرند. در این نوع فرهنگ، حیاتیترین مسئله اجرای بدون اِشکال فعالیتهای سازمان است. آنچه سازمان را سرپا نگه میدارد، قوانین و ضوابط است. اهداف بلندمدت پایدار هستند و نتایج به طور مستقیم با اجرای آسان و کارآمد وظایف به دست میآیند.
فرهنگ سازمانی از چه اجزایی تشکیل شده است؟
طبق تعریف فرهنگ سازمانی، رهبران سازمانهای مختلف با وجود فراهمکردن شرکتی با ویژگیهای منحصربهفرد برای اشتغال کارکنان، غالبا درمورد ماهیت غیرمعمول فرهنگ شرکت خود صحبت میکنند؛ این در حالی است که سازمانهایی مانند دیزنی (Disney) و نوردستروم (Nordstrom)، بهخاطر فرهنگ سازمانی منحصربهفردشان شهرت بسیاری دارند و از سازمانهای دیگر متمایزند.
اکثر فرهنگ سازمانی ها با یکدیگر تفاوت چندانی ندارند؛ حتی سازمانهای فعال در صنایع مختلف، مانند تولید و مراقبتهای بهداشتی، تمایل دارند که هسته اصلی ارزشهای فرهنگی مشترکی داشته باشند.بهعنوان مثال، بیشتر شرکتهای بخش خصوصی، خواهان رشد و افزایش درآمد هستند؛ آنها سعی میکنند که داخل سازمان، تیممحور باشند و به همکارانشان اهمیت دهند؛ همچنین اکثر سازمانها بهجای آرامبودن، بهسختی تلاش میکنند تا به سودآوری برسند و سهم بازار خود را در میان رقیبانشان حفظ کنند.
اجزای فرهنگ سازمانی
1. ارزشها
2. درجات مختلف سلسلهمراتب
3. سطح ضرورت (فوریت)
4. مردمگرایی یا وظیفهگرایی
5. عملکردگرایی
6. خردهفرهنگهای سازمانی
سرفصل ها:
• تغییر شکل فرهنگ سازمانی
• بررسی انواع فرهنگ ها
• ایجاد فرهنگ سازمانی
• تغییر فرهنگ سازمانی
• تحلیل نقش رهبران
سوالاتی که در این دوره به آن پاسخ داده شده:
نقش فرهنگ چیست؟
چگونه از فرهنگ سازمانی به عنوان ابزاری برای موفقیت استفاده کنیم؟
انواع فرهنگ چیست؟
فرهنگ در شرکت های نوپا چگونه است؟
نقش رهبری در فرهنگ چیست؟
فرهنگ سازمانی وظیفه گرایی توسعه گرایی سطح ضروریت
فرهنگ بازاری فرهنگ سلسله مراتبی تحقیق محوری تکنولوژی محوری
افزودن به سبد